الجمعة، 30 يوليو 2010

کاش هرگز برنمي گشتم!!!



کاش هرگز نمي ديدمت تا امروز غم نديدنت را بخورم!!!

کاش لبخندهايت آنقدر زيبا نبودند که امروز آرزوي ديدن يک لحظه

فقط يک لحظه از لبخندهاي عاشقانه ات را داشته باشم!

کاش چشمان معصومت به چشمانم خيره نمي شد

تا امروز چشمان من به ياد آن لحظه بهانه گيرند و اشک بريزند!

کاش حرف هاي دلم را بهت نگفته بودم تا امروز با

خود نگويم

" آخه او که ميدونست چقدر دوستش دارم !!!!"



:: :: :: :: :: :: :: :: :: :: ::


با شگفتی به تماشای گریه ام منشین.! چیزی نیست....

تنها،ترانه ای باریک در تلنبار تنهایی ام ترکید........!!!!!

ليست هناك تعليقات:

إرسال تعليق